معنی wa kupita - جستجوی لغت در جدول جو
wa kupita
گذرا، عبور کردن
ادامه...
گُذَرا، عُبور کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ya kupika
سوزان، از آشپزی
ادامه...
سوزان، اَز آشپَزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kupinga
خصمانه، مخالفت
ادامه...
خَصمانِه، مُخالِفَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kupita kiasi
بهت زیاده، بیش از حد، به طور بی محابا، به طور فزاینده
ادامه...
بُهت زیادِه، بیش اَز حَد، بِه طُورِ بی مَحابا، بِه طُورِ فَزایَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa matumaini makubwa kupita kiasi
غیر حقیقت پسندانه، با امید زیاد
ادامه...
غِیرِ حَقیقَت پَسَندانِه، با اُمید زیاد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
usemaji wa kupita kiasi
پرگویی، گفتار بیش از حد
ادامه...
پُرگویی، گُفتار بیش اَز حَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی